راه که بیراهه شد؛ یک، دو میشود!
شنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۲، ۰۱:۳۰ ب.ظ
راه که بیراهه شد یعنی دو شد، یعنی دیگر یک نیست و این یک نبودن، نفی "او"ست. او که "أحدِ صمدِ لم یلد و لم یولدِ و لم یکن له کفواً احد" است.
اگر کنارش جزئی حتی به اندازه ذرّهای گذاشتی، جزئی از او کم دانستهای. اگر به قصد دیگری عزم کردهای، او را مبرّا از نیاز ندانستهای؛ وگرنه چرا عرض نیاز به "غیر او"؟!
آن لحظهای که چشمت برای بودن، به دست غیر او است یعنی غیر او را محیط دیدهای و "او" را از "غیر او" دانستهای و این یعنی نشاندن کسی در جایگاه او، یعنی قائل شدن کفویت برای اویی که "ولم یکن له کفواً احد" است.
از چنین نفْسی چگونه بر آید، هر صبح و شام در هر قیام، قرائت «قُلْ هُوَ الله أَحَد ؛ اللهُ الصَّمَد ؛ لَم یَلِد وَ لَم یولَد ؛ وَ لَم یَکُن لَهُ کُفُواً أَحَد».
نویسنده: لیلا خانزاده
۹۲/۱۲/۱۰
بسیار خوشحالم از اینکه فعالیت ها م متن های زیبای شما را خواندم!
قلم ها و قدم ها و کلامتان پر برکت باد!
انشاءالله