اشتقاق
خیلی فکر کردم که این پست را روی وبلاگ بگذارم یا نه! و بالآخره تصمیم گرفتم و این کار را کردم!
ماجرا به 7 یا 8 سال پیش برمی گرده وقتی که کار هر روزه ام خواندن شعر، به ویژه شعر شاعران معاصری هم چون مرحوم قیصر امین پور بود!
شعری بود به نام اشتقاق! که گرچه معنای بخش هایی از آن را به درستی نمی فهمیدم، بخش هایی که از اشتقاق سخن می گفت و نوع آن اشتقاق، اما نوع نگاه شاعر برایم جالب بود!
با مطالعه درس چهارم جزوه تدبر کلمه ای که در بخش هایی از آن به بحث اشتقاق و اشتقاق حروف و اشتقاق اکبر پرداخته شده بود ، دوباره به یاد این شعر افتادم! شعری که جدای از نتیجه گیری شاعرانه و ظرایف علمی که شاید به درستی به آن پرداخته نشده و جای تامل و إن قلت دارد، ولی اشتقاق را به زبان شاعرانه زیبا بیان کرده است.
روحش شاد!
«اشتقاق»
وقتی جهان
از ریشه جهنم
و آدم
از عدم
و سعی
از ریشه های یأس می آید
وقتی که یک تفاوت ساده
در حرف
کفتار را
به کفتر
تبدیل می کند!
باید به بی تفاوتی واژه ها
و واژه های بی طرفی
مثل نان
دل بست!
نان را
از هر طرف بخوانی
نان است!
مرحوم قیصر امین پور
نویسنده: ز.طاوسی
به نام خدا
با سلام
تمثیل جالبی بود در مورد واژههاف خداوند جناب قیصر امینپور را رحمت کند، اگرچه به قول خود شما تعابیر دقیق نیست، چه اینکه شاعر میخواهد دقت در واژهها را ایجاد کند، اما در مورد قرآن این دقت به شدت وجود دارد و طبیعتا هر چه انسان متدبر در آن دقیق شود از لطایف و اشارات قرآن دستگیرش خواهد شد.
در این خصوص به ویژه پیشنهاد میکنم در نسبت میان واژگانی که حروف ریشهشان یکسان است فقط جابجا شده است تفکر کنید که بسیار نکته دارد، مانند:
شکر و شرک
فکر و کفر
و امثال آن
موفق باشید
و در پناه توجهات بیپایان حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها