گردان حضرت معصومه (س)

گردان پژوهشی ادبی حضرت معصومه (س)

گردان پژوهشی ادبی حضرت معصومه (س)

۶ مطلب با موضوع «سوره مبارکه توحید» ثبت شده است

قدیمی‌ها می‌گفتند: «از کوزه همان بُرون تراوَد که در اوست» و چه خوب می‌گفتند. وقتی حرف می‌زنی یعنی خودت را حلّاجی می‌کنی، خوبِ خوب پنبه خودت را می‌زنی و تصویری ترسیم می‌کنی پُر از خودت، پُر از درونیا‌تت، تصویری درست و تمام عیار از باورها و عقایدت.

اگر وجودت یک‌دست نباشد، شاید گاهی بازی کنی، ظاهرسازی کنی؛ اما آنچه مسلّم است چون وجودت تکه تکه است، بالاخره یک روزی، یک جایی رو می‌شود همه آنچه قصد پوشاندنش را داشته‌ای.

وقتی حواست نیست که به عنوان یک مسلمان تنها باید از یک منبع، ورودی دریافت کنی؛ وقتی فیلتر ورودی‌‌ات را معاینه فنی دوره‌ای نمی‌کنی، ‌آن وقت سمع و بَصَرت، با چنان هجمه‌ای از ورودی‌ها روبرو می‌شوند که فیلتر کردن آنها برایشان سخت می‌شود و گاهی،‌ بالاخره گوشه‌ای هم از دستشان دَر می‌رود و می‌شود آنچه نباید؛ حالا به این اضافه کن غبار روی فیلترت را که دیگر ... اینگونه این نقاط تاریک، تا سطح باورها و عقایدت بالا آمده و چنان قلب صاف‌ِ دست نخورده‌ات را تکه تکه می‌‌کنند که هر حرف و سخن و رفتاری از تو، دور از انتظار نیست. آن وقت اگر بگویی "اسرائیل را به رسمیت می‌شناسم" ، اگر "غیرسیاسی بودن را ، بزرگترین ویژگی تشیع" بدانی ، اگر مشکل اصلی جمهوری اسلامی ایران را "نگاه ایدئولوژیک‌ نظام به جهان" اعلان کنی و "عاقبتش را همان عاقبت شوروی" بخوانی ، دیگر تعجبی ندارد.

برای توجیه هم لازم نیست از عراق و سوریه و شوروی و ... دلیل بیاوری؛ وقتی در گفته‌هایت، جهان، چندقطبی می‌شود، وقتی محل رجوع‌ات برای حجّت آوردن، هزار تکه است، وقتی رافع نیازهایت، هزار مصداق پیدا می‌کند، وقتی ... و همه اینها یعنی وقتی دهان باز می‌کنی، از درونت بوی توحید به مشام نمی‌رسد و اینها همه از نقاط تاریک درون خود توست نه از نظام و امام(ره) و ... و از همین رو است که حرف‌هایت را به حساب دشمنی‌ات نمی‌گذارم؛ چون مطمئنم وقتی ورودی‌ات بوی توحید ندارد؛ خروجی‌ات هم رنگی از توحید نخواهد داشت.

ورودی‌هایت را دوباره نگاه کن، از توحیدی بودنشان مطمئن شو؛ فیلترهایت را معاینه کن، غبارهایشان را بگیر، طاهرشان کن؛ آن وقت دوباره حرف بزن؛ حتما بهتر خواهی گفت.


نویسنده: لیلا خانزاده

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۲ ، ۱۳:۳۳
گردان حضرت معصومه (س)

راه که بیراهه شد یعنی دو شد، یعنی دیگر یک نیست و این یک نبودن، نفی "او"ست. او که "أحدِ صمد‍ِ لم یلد و لم یولدِ و لم یکن له کفواً احد" است.

اگر کنارش جزئی حتی به اندازه ذرّه‌ای گذاشتی، جزئی از او کم دانسته‌ای. اگر به قصد دیگری عزم کرده‌ای، او را مبرّا از نیاز ندانسته‌ای؛ وگرنه چرا عرض نیاز به "غیر او"؟!

آن لحظه‌ای که چشمت برای بودن، به دست غیر او است یعنی غیر او را محیط دیده‌ای و "او" را از "غیر او" دانسته‌ای و این یعنی نشاندن کسی در جایگاه او، یعنی قائل شدن کفویت برای اویی که "ولم یکن له کفواً احد" است.

از چنین نفْسی چگونه بر آید، هر صبح و شام در هر قیام، قرائت «قُلْ هُوَ الله أَحَد ؛ اللهُ الصَّمَد ؛ لَم یَلِد وَ لَم یولَد ؛ وَ لَم یَکُن لَهُ کُفُواً أَحَد».

نویسنده: لیلا خانزاده

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۲ ، ۱۳:۳۰
گردان حضرت معصومه (س)

... و تو گفتی و معنا جریان یافت.

کلمات که بر زبانت جاری شد، "او" را نمایاند...

"او" همه معنا بود و گفتن تو بود که "او" را نمایاند و جریان کلامت همه "او" بود.

با هر آیه که خواندی و "او" را نمایاندی، مو بر بدن ها سیخ می شد و کمر "من" ها می شکست. با گفتن تو بود که دیوارهای حصن حصین "او" بالا می رفت.

دیوارها بالا رفت و "من" را توانای رسوخ در آن نبود مگر آن که چونان تو همه "او" می شدم و تمام بروزات وجودم "او" را نمایان می ساخت که اوست یگانه معشوق و اوست بی نیاز و دست نیاز همه به سوی اوست. اویی که حرکت و سکون برایش بی معناست اما همه معناست. اویی که چون اویی نیست و فقط اوست که اوست.

دیوارها محکم اند و "من" پشت آن دیوارها به امید باز شدن دری به درون هروله کنان می چرخم و لبیک می گویم. لب هایم ندای قل تو را به یاد می آورد آن گاه که "او" را دیدی قبل و بعد و همراه هر چیزی...

نویسنده: ل. بختیاری

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۲ ، ۱۳:۱۹
گردان حضرت معصومه (س)

 

«مروری بر مبانی سوره توحید در انقلاب اسلامی!»


اوضاع جامعه دگرگون شده بود! ظلم که به نهایت رسیده باشد، صدای همه را درمی­آورد! بزرگ و کوچک، پیر و جوان! زن و مرد!

همه متفق القول می­گفتند که خیلی چیزها باید تغییر کند! اصلا انقلاب لازم است! از ملی­ گرایان افراطی و راست گرفته تا جماعتی از چپ­ ها! نهضت آزادی­ ها، ملی مذهبی­ ها، رفورمیست­ ها و اصلاح طلبان، چریک های فدایی خلق، سازمان مجاهدین(بخوانید منافقین!!)، مارکسیست­ها و.....

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ اسفند ۹۲ ، ۱۱:۰۸
گردان حضرت معصومه (س)

السلام علی اهل لا اله الا الله...

به زیارت اهل قبور رفته بود، شروع به خواندن کرد: بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب.... معنا را که خواند و جاری شد به دنبال مصداقش گشت. آن اسم و وجود و معنا کدام است؟! یادش آمد گفته‏ اند بخوان: قل هو الله احد...

بخوان تا حمدِ معنا را کامل کنی، تا مصداقش! نه یگانه مصداقش، را بیابی!

وقتی که خواند، فاتحه ای خوانده بود! فاتحه ای که قلب مرده اش را زنده کرده بود و عزمی نو در وجودش دمیده بود!

ز. طاوسی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۲ ، ۱۳:۴۴
گردان حضرت معصومه (س)

قل لا اله الا هو.... بیده الخیر و هو علی کل شیء قدیر!

نامش که در ذهنش گذشت معنایی در آن نقش بست! معنایی که هم آشنا بود و هم نا آشنا! هم می‏ شناختش و هم نمی­ شناختش. عده ای می­گفتند هم­این است!! هم‏این هایی که می­بینی و همه آن را می­خوانند! تو هم آن­ها را بخوان!

اما....

مصداقی برای آن نمی­ یافت! نه آنکه نیابد، دیگران به او چیزهایی گفته بودند ولی همه­ ی آن­ها، آنی نبودکه باید می­ بود! یگانه نبود! فرد نبود! احد نبود!!

از ذهنش گذشت اگر همه­ی این­ها؛ آن است و همه­ی آن این­ها نیست! پس.... او همانی است که این‏ها نیست! یگانه است!

نامی که هم آشناست و هم نا آشناست؛ تنها اوست! تنها مصداق و معنایش! نه شبیه­ هان شبیه اویند نه....

پرنده فهم بشر به کنه ذات وجودش نمی­ رسد و دست نیاز خلایق تا به همیشه بر آستانش دراز! بی ‏آنکه تغیری در ذات وجودش رخ دهد و نیازی بر او عارض گردد! یعنی چگونه می­ شود وجودی که سراسر وجود است، به کسی نیاز داشته باشد و تغییری از او سر بزند! حتی در عقل ناقص انسان که سراسر نیاز است؛ محال می­ نماید!

همانند زمین است و یا دریا... هرچه برای وجود داشتن و وجود بخشیدن است از آب و خاک و هوا و... درون خود دارد!

آه!! یادم آمد!

نه!! مانندی ندارد حتی مانند آن زمین و یا حتی دریا هم نخواهد بود! او همان کسی است که فرد و احد و صمد و لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد؛ است!

ز. طاوسی

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۲ ، ۱۳:۳۳
گردان حضرت معصومه (س)