از کوزه همان بُرون تراوَد که در اوست!
قدیمیها میگفتند: «از کوزه همان بُرون تراوَد که در اوست» و چه خوب میگفتند. وقتی حرف میزنی یعنی خودت را حلّاجی میکنی، خوبِ خوب پنبه خودت را میزنی و تصویری ترسیم میکنی پُر از خودت، پُر از درونیاتت، تصویری درست و تمام عیار از باورها و عقایدت.
اگر وجودت یکدست نباشد، شاید گاهی بازی کنی، ظاهرسازی کنی؛ اما آنچه مسلّم است چون وجودت تکه تکه است، بالاخره یک روزی، یک جایی رو میشود همه آنچه قصد پوشاندنش را داشتهای.
وقتی حواست نیست که به عنوان یک مسلمان تنها باید از یک منبع، ورودی دریافت کنی؛ وقتی فیلتر ورودیات را معاینه فنی دورهای نمیکنی، آن وقت سمع و بَصَرت، با چنان هجمهای از ورودیها روبرو میشوند که فیلتر کردن آنها برایشان سخت میشود و گاهی، بالاخره گوشهای هم از دستشان دَر میرود و میشود آنچه نباید؛ حالا به این اضافه کن غبار روی فیلترت را که دیگر ... اینگونه این نقاط تاریک، تا سطح باورها و عقایدت بالا آمده و چنان قلب صافِ دست نخوردهات را تکه تکه میکنند که هر حرف و سخن و رفتاری از تو، دور از انتظار نیست. آن وقت اگر بگویی "اسرائیل را به رسمیت میشناسم" ، اگر "غیرسیاسی بودن را ، بزرگترین ویژگی تشیع" بدانی ، اگر مشکل اصلی جمهوری اسلامی ایران را "نگاه ایدئولوژیک نظام به جهان" اعلان کنی و "عاقبتش را همان عاقبت شوروی" بخوانی ، دیگر تعجبی ندارد.
برای توجیه هم لازم نیست از عراق و سوریه و شوروی و ... دلیل بیاوری؛ وقتی در گفتههایت، جهان، چندقطبی میشود، وقتی محل رجوعات برای حجّت آوردن، هزار تکه است، وقتی رافع نیازهایت، هزار مصداق پیدا میکند، وقتی ... و همه اینها یعنی وقتی دهان باز میکنی، از درونت بوی توحید به مشام نمیرسد و اینها همه از نقاط تاریک درون خود توست نه از نظام و امام(ره) و ... و از همین رو است که حرفهایت را به حساب دشمنیات نمیگذارم؛ چون مطمئنم وقتی ورودیات بوی توحید ندارد؛ خروجیات هم رنگی از توحید نخواهد داشت.
ورودیهایت را دوباره نگاه کن، از توحیدی بودنشان مطمئن شو؛ فیلترهایت را معاینه کن، غبارهایشان را بگیر، طاهرشان کن؛ آن وقت دوباره حرف بزن؛ حتما بهتر خواهی گفت.نویسنده: لیلا خانزاده
لطفا ذیل هر متن بنویسید برگرفته از کدام سوره است.
با تشکر