به همین سادگی!!
«گذری بر مفهوم بهشت و جهنم سازی با نگاهی به سور مبارکه کوثر، تکاثر و مجادله»
برداشت 1:
گاهی اوقات یک اتفاق ساده و روز مره باعث می شود که آدم به جاها و چیزهایی فکر کند که به خودی خودش اگر بود، شاید هیچ وقت فکرش به آن جاها قد نمی داد! مثل همین دیروز داشتم کار می کردم....
داشتم کار می کردم. آمد و کنار دستم نشست و با دقت به دست هایم که روی پارچه حرکت می کرد نگاه کرد. یک دفعه نگاهش به قیچی کوچکی که کنار دستم بود افتاد و برقی در نگاهش درخشید که نشان می داد از آن خوشش آمده! در همین فکر بودم که با کلامش برق نگاهش را تایید کرد! گفت: «چه قیچی قشنگی!» گفتم: «آره، این همونیه که فلانی بهم داده!» یک دفعه حالت چهره اش عوض شد و در هم رفت؛ نه تنها از آن برق نگاه خبری نبود بلکه جایش را به بغض و دلخوری داده بود! انگار چیزی که در نظرش زیبا و ستودنی بود به یکباره زشت ترین شیء عالم شده بود! و این چیزی نبود جز جادوی یک نام که در کمتر از لحظه ای بهشت زیبایی را مبدل به جهنم زشتی کرده بود!
این رفتار و حرف حسابی ذهنم را درگیر خودش کرده بود و دائم این جمله در ذهنم جولان می داد که، بعضی حرف ها و بعضی چیز ها در یک لحظه و شاید حتی کمتر از یک لحظه!! خیلی چیزها را زیر و رو می کند و تغییر می دهد! شاید یک کلام! یک حرف! یک فکر و یا نیت! به همین سادگی!
برداشت 2:
شیر آب را که باز کردم باز هم شروع شد! بعضی حرف ها و بعضی چیزها در یک لحظه و شاید کمتر از یک لحظه.... به همین سادگی!
یاد مستند معروف «شهادت آب» افتادم! معجزه کلام.... حتی آب هم جاری شدن معنا را می فهمد! اگر نام نیک بگویی مثلا اگر «بسم الله» بگویی و از زیبایی یادکنی و کوثر وار جاری شوی! زیبا میشود! بهشت میشود و بهشت میسازد! اما اگر بدی بگویی و ناسزا! اگر با بغض و تکاثر نگاهش کنی! زشت می شود و جهنمی! و مرداب!
این است که بعضی حرف ها و بعضی چیز ها در یک لحظه و شاید حتی کمتر از یک لحظه!! خیلی چیزها را زیر و رو می کند و تغییر می دهد! شاید یک کلام! یک حرف! یک فکر و یا نیت! به همین سادگی!
برداشت 3:
«الاعمال بالنیات»
داشتم فکر می کردم که چرا اعمال انسان ها به نیت های آنان وابسته است؟! یعنی اگر کسی به نیازمندی انفاق کند و نیتش ریا باشد، اسم کارش دیگر انفاق نیست؟! اگر کسی بخواهد و نیت داشته باشد که چیزی را بسازد اما به ناگاه و بدون خواستن آن را خراب کند و ویران؛ اسم کارش دیگر ویران کردن نیست؟! به چشم آدمیزادی و رویت انسانی که انفاق انفاق است و خرابی خرابی! فرقی نمی کند!! شاید فقط در نگاه خداوندی آن «انفاق» ، «نفاق» و آن ویرانی مقدمه ساختن معنا می گیرد! و یا شاید آنکه اگر چشم عالم بین ما هم باز شود و علم بیابیم و بدانیم! همان معنای حقیقی را ببینیم که در نگاه خداست!
اصلا شاید نیت یک مبدل است! اگر خوب باشد و بهشتی، برایت بهشت میسازد! و اگر بدی باشد و جهنمی، هیزم جحیمت می شود!
هرچه هست باید همین ها باشد! انگار نیت دستگاهی است که ماهیت چیزی را تغییر می دهد، در حالیکه شاید ظاهر آن تغییری نکرده باشد! انگار بعضی حرف ها و بعضی چیز ها در یک لحظه و شاید حتی کمتر از یک لحظه!! خیلی چیزها را زیر و رو میکند و تغییر میدهد! شاید یک کلام! یک حرف! یک فکر و یا نیت! به همین سادگی!
برداشت نهایی:
کلام معجزه می کند! یعنی نه خود کلام! معنای جاری در کلام! کلام شاید بر زبان هم نیاید! همان که در آسمان ذهن هم جاری شود کفایت میکند! مهم جاری شدن معناست! جاری شدن کوثر است! کوثر همان چیزی است که هستی می سازد، معنا می سازد و هرچه خیر و خوبی است از آن در زمین وجود جاری می شود! اگر که کوثر جاری شود نه تنها انسان، که هر آنچه در عالم است را لباس معنا می پوشاند! لباس هستی و بهشت آفرینی! حتی آب و خاک را... آخر کوثر خود بهشت ساز است!
و کلام باز هم معجزه می کند! اما این بار می تواند جهنم بسازد! اگر که جای کوثر را تکاثر بگیرد! ممکن است کلام همان کلام باشد! عمل همان عمل! ظاهرا یکی است! ولی باطنش جحیمی است که نمی دانی! و نمی خواهی که بدانی! اما اگر بدانی...
پس بعضی حرف ها و بعضی چیز ها در یک لحظه و شاید حتی کمتر از یک لحظه!! خیلی چیزها را زیر و رو میکند و تغییر میدهد! شاید یک کلام! یک حرف! یک فکر و یا نیت! به همین سادگی!
به همین سادگی بهشتی جهنم می شود و جهنمی بهشت! کوثری تکاثر و تکاثری کوثر! به همین سادگی!
نویسنده: ز. طاوسی
خدا ان شاالله به قلمتان برکت بدهد